باغبان. (آنندراج) ، سخت سرخ. حنایی روشن. سرخ همچون گل گلستان: چو بشنید پرویز برپای خاست یکی جام می گلشن آرای خواست که بود اندر آن جام یک من نبید به یک دم می روشن اندرکشید. فردوسی
باغبان. (آنندراج) ، سخت سرخ. حنایی روشن. سرخ همچون گل گلستان: چو بشنید پرویز برپای خاست یکی جام می گلشن آرای خواست که بود اندر آن جام یک من نبید به یک دم می روشن اندرکشید. فردوسی
دهی است از دهستان چارکی بخش لنگۀ شهرستان لارواقع در 108000گزی شمال باختر لنگه و شمال کوه چهر. هوای آن گرم و دارای 253 تن سکنه است. آب آن از چاه و باران و محصول آن غلات و خرماست. شغل اهالی زراعت وراه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان چارکی بخش لنگۀ شهرستان لارواقع در 108000گزی شمال باختر لنگه و شمال کوه چهر. هوای آن گرم و دارای 253 تن سکنه است. آب آن از چاه و باران و محصول آن غلات و خرماست. شغل اهالی زراعت وراه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان سهندآباد بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 29هزارگزی جنوب باختری بستان آباد و 26هزارگزی راه شوسۀ میانه به بستان آباد. هوای آن سرد و دارای 150 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان سهندآباد بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 29هزارگزی جنوب باختری بستان آباد و 26هزارگزی راه شوسۀ میانه به بستان آباد. هوای آن سرد و دارای 150 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)